نمایشگر دسته ای مطالب
مصداق و مفهوم خیانت زناشویی
مصداق و مفهوم خیانت زناشویی

- خیانت: عمل کردن شخص بر خلاف چیزی که به آن اعتقاد دارد.
- اما خیانت انواع مختلفی دارد:
- یکی از انواع آن خیانت جنسی می باشد. این امر زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته و او تنها به دلیل برقراری روابط جنسی و هیجانی که دراز کشیدن پهلوی او می تواند به او بدهد، جذبش شده است.
- دومین نوع خیانت احساسی می باشد و زمانی روی می دهد که فرد احساس میکند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده. وی از همراهی، صحبت کردن، و در میان گذاشتن افکار و علایق خود با شخص دوم لذت می برد. کم کم به این نتیجه می رسد که ترجیح می دهد اوقات فراغت خود را به جای
- اینکه با همسر و یا نامزدش بگذارند با او سپری کند.
- بطور کلی 3 نوع خیانت و یا رابطه پنهانی وجود دارد:
- رابطه عشقی
- رابطه جنسی
- رابطه اینترنتی
- تعریف خیانت عشقی: یک رابطه پنهانی میباشد که در آن یک پیوند احساسی و جنسی صمیمانه میان یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نمیباشد برقرار میگردد.
- تعریف خیانت جنسی: یک رابطه پنهانی میباشد که در آن یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نمیباشد رابطه جنسی برقرار میکند. در این نوع رابطه عنصر علاقه و یا وابستگی احساسی وجود ندارد.
- تعریف خیانت اینترنتی: شامل گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نمیباشد از طریق اینترنت و چت. محتوای گفتگوها و تبادل تصاویر و مشخصات عموما در رابطه با مسایل جنسی و صمیمانه میباشد.
- عمده نیازهایی که فرد در یک رابطه نامشروع و پنهانی سعی در تأمین آنها دارد به قرار زیر میباشد:
مورد نیاز بودن- رفاقت- درک شدن- از سوی فردی دوست داشته شدن- یک ریسک لذت بخش و مفرح- احساس آزادی- استقلال-سرگرمی- برآورده ساختن نیازهای جنسی- تقویت اعتماد بنفس- سلطه جویی- تجربه تازه- ماجراجویی- القاء داشتن استحقاق و شایستگی- رقابت-شیطنت- پر کردن خلاء تنهایی- برتری جویی- انتقام جویی- تعلق پذیری- احساس امنیت-مورد پذیرش واقع شدن- هیجان-لذت جویی- احساس جوانی کردن- تنوع طلبی- خودشناسی.
خیانت عشقی، رابطه عشقی کورکورانه، رابطه عشقی تفننی، خیانت جنسی...
خیانت عشقی: این نوع رابطه پنهانی در ابتدا از یک صحبت کوتاه آغاز شده و به تدریح به یک رابطه عمیق و شدید بدل میگردد. در پایان نیز چیزی جز ندامت و از هم پاشیدن زندگی فرد ثمری در پی ندارد. انگیزه اصلی آن افزایش اعتماد بنفس فرد میباشد اما بطور کاذب. به انواع رابطه عشقی خیانت آمیز توجه کنید:
رابطه عشقی کورکورانه: در این نوع رابطه پنهانی فرد به نوعی به عشق اعتیاد دارد. وی به احساسی که در هنگام عاشق شدن به وی دست میدهد که همان افزایش ترشح آمفیتامین در بدنش میباشد اعتیاد دارد. که معمولا فرد را غیر منطقی و شیفته میگرداند. یک شهوت کورکورانه نسبت به یک فرد میباشد که در آن عشق بصورت وسواسی، غیر واقعی، آتشین و بی پروا نمود پیدا میکند. فرد در این نوع عشق خود را به مخاطره انداخته و به آب و آتش میزند که به وصال معشوق خود برسد. هنگامی که معشوق در کنار فرد عاشق نباشد احساس عذاب میکند و هنگامی که معشوق حضور دارد احساس وجد. این نوع رابطه عشقی میتواند از چند هفته تا چند چندین سال بطول انجامد. اما پس از گذشت زمان هر دو فرد پی میبرند که آنطور که تصور میکردند یکدیگر را نمیشناسند و با یکدیگر سازگاری و تفاهم ندارند. در این نوع رابطه فرد از همسر و یا شریک پیشین خود معمولا جدا میگردد.
رابطه عشقی تفننی: این نوع رابطه پنهانی بر مبنای دوستی، تفاهم و مراقبت دو جانبه از یکدیگر شکل میگیرد. این نوع رابطه به نوعی گریختن از وظایف، مسئولیتها و فشارهای زندگی روزمره و پناه آوردن به یک فرد جدید میباشد. در این نوع رابطه دو فرد بطور قابل ملاحظه ای احساساتی میباشند و ممکن است که با هم رابطه جنسی برقرار کنند و یا هیچگونه رابطه جنسی با یکدیگر نداشته باشند. در این نوع رابطه دو فرد اعتقاد دارند که فرصتی برای خود شناسی، رابطه جنسی، تجربه اندوزی، مشاوره و مورد پذیرش قرار گرفتن در اختیار آنان قرار میدهد. دو فرد در این نوع رابطه بسیار محرم یکدیگر بوده و رازدار میباشند. میتواند سالها بطول انجامد و یا حتی مادام العمر ادامه یابد. فرد ممکن است از همسر و یا شریک پیشین خود جدا نگردد و حتی اعتقاد داشته باشد که رابطه پنهانی وی و برآورده گشتن نیازهای وی از این طریق سبب تحکیم زندگی مشترکش میگردد.
رابطه عشقی مقطعی: این نوع رابطه پنهانی در دوران تغییر و تحول و عبور از یک مقطع به مقطع دیگر زندگی فرد به وقوع می پیوندد. میان دو فردی که خواهان تجارب غیر جدی، سرگرم کننده و افزایش دهنده عزت نفس میباشند. بیشتر در هنگام رویدادهای مثبت مانند ارتقاء مقام، ترفیع، پاداش، یافتن شغل جدید توسط همسر، فرزند دار شدن و یا نقل مکان به یک خانه جدید حادث میگردد. در زمان موفقیت در فرد نوعی احساس شایستگی و کفایت پدید می آید که در فرد توقع یک پاداش ویژه را ایجاد میکند. مانند رابطه برقرار کردن با یک فرد تازه که هم سرگرم کننده باشد و هم زیاد سختگیر و مشکل پسند نباشد. این حالت در زمانهای ناخوشایند نیز میتواند به وقوع بپیوندد. زمانی که فرد خواهان فردی است که قادر باشد ناکامی، شکست و ناراحتی وی را درک کرده و تسلی خاطر و پشتیبان وی باشد. این نوع رابطه کلا زود گذر میباشد و عمرش کوتاه است. شاید کمتر از یک سال و بندرت زندگی مشترک فرد را از هم میگسلد. این رابطه برای فرد نیازهای امنیت، اختیار داشتن، تعلق پذیری، عاشق و معشوق بودن، مورد پذیرش بودن و اعتماد بنفس را تامین میکند.
رابطه عشقی انتقامجویانه: برخی از زنان از مردان و برخی مردان نیز از زنان نفرت دارند. آنها لذت را در آزار دادن، فریب دادن و بازی دادن دیگران میبینند. آنها دروغگویان ماهری نیز میباشند. آنها قربانیان خود را معمولا از میان افراد آسیب پذیر، ساده لوح و معصوم شناسایی و انتخاب میکنند. آنها در ابتدا وعده های خوشایندی به طرف مقابل میدهند اما در انتها چیزی جز ناکامی، رنجش خاطر و تحقیرشدگی برای قربانی باقی نمیگذارند. فرد ابتدای آشنایی خیلی با حیله گری و ظرافت به قربانی نزدیک میگردد. ممکن است خود را فرد بسیار موفق و یا سرشناس معرفی کند و یا آنکه خود را یک قربانی رقت انگیز جا زده و حس ترحم قربانی را بر بینگیزد. اما پس از گذشت زمان بتدریج قربانی را نا امید، تحقیر و مطیع خود میگرداند. پول، وقت، انرژی و اعتماد بنفس قربانی خود را میگیرد. در اینگونه افراد با سلطه جویی و کنترل کردن فرد دیگر نوعی احساس امنیت در فرد پدید می آید. فرد در این رابطه پنهان از همسر و یا شریک پیشین خود جدا نمیگردد.
خیانت جنسی
رابطه جنسی رفاقتی: در این نوع رابطه پنهانی دو فرد با یکدیگر رابطه جنسی داشته و از یکدیگر مانند دو دوست مراقبت میکنند. با اینحال زیاد با یکدیگر صحبت نمیکنند. آنها با یکدیگر خوش بوده و با یکدیگر بودن لذت میبرند. آنها میپندارند که این نوع رابطه پنهانی نه تنها هیچ لطمه ای به زندگی مشترک با همسرشان نمیزند بلکه تاثیر مثبتی نیز بروی آن میگذارد. این نوع رابطه ممکن است سالها بطول انجامد. این رابطه عزت نفس، حس پذیرش، هیجان، خیالپردازی، لذت، شیطنت، اشتیاق وارضای تمایلات جنسی فرد را برآورده میسازد.
رابطه جنسی ماجراجویانه: در این رابطه پنهانی نیز رابطه جنسی وجود دارد. یک رابطه مفرح و شیطنت آمیز میباشد. دو فرد برخی اوقات تصور میکنند کودک بوده و طرف مقابلشان اسباب بازی میباشد که به فرد دیگری تعلق دارد. هر دو فرد در این رابطه خود محور بوده و در جستجوی لذت خویش میباشند. معمولا نیز دارای شریک جنسی فراوانی هستند. برای فرد رابطه جنسی یک بازی رقابتی و وسیله ای برای کنترل و سلطه جویی میباشد. این نوع رابطه به فرد عزت نفس، حس شایستگی ،رقابت، هیجان، شیطنت و زیرکی میبخشد ولی در نهایت باعث از هم گسستگی زندگی و شرمساری او خواهد گردید.
رابطه جنسی مرض گونه: برخی روابط جنسی پنهان تنها یک شب بطول می انجامد. حتی فرد نام معشوقه خود را نیز به خاطر نمیسپارد. اینگونه افراد تنها میخواهند چیزی را اثبات کنند و تنها انگیزه آنان ارضاء جنسی میباشد. در جستجوی روابط جنسی بودن مکرر آنان آشکار کننده احساس تردید به خویش، خشم، انتقامجویی و یاغیگری مفرط آنان میباشد. در این نوع رابطه فرد از همسر خود جدا نمیگردد چون نیازی به این کار ندارد. این نوع رابطه به فرد احساس عزت نفس و قدرت توام با غرور، تسکین، خصومت، تنهایی، برتری، و انتقامجویی میبخشد.
نقش تربیت در بروز خیانت:
تربیت خانوادهها در بروز زمینههای خیانت در زندگی مشترک نقش بسزایی دارد؛ زیرا دختران و پسران به دو شکل مختلف تربیت می شوند.
برای نمونه از دوران کودکی به دختران تذکر داده می شود از نگاه کردن به پسران و صحبت کردن با آنان بپرهیزند؛ اما بر عکس برای پسران چنین محدودیتهایی اعمال نمی شود و برخی از خانواده ها، با تشویقهای نادرست، زمینۀ انحراف او در آینده را نیز مساعد تر می کنند.
امروزه از زبان برخی از مادران به صراحت می شنویم: " دخترها دست از سر پسرم بر نمی دارند " و....؛ اما آنان نمی دانند که با بیان چنین جملاتی چگونه زندگی آینده فرزندشان را به سوی تباهی و بدرفتاریهای اجتماعی هدایت می کنند.
متاسفانه امروزه برخی از مردان را در جوامع شهری می بینیم که با افتخار در میان دوستان و آشنایان از روابطشان با زنان سخن می گویند و احساس شخصیت هم می کنند!
وحشت از طلاق:
ترس از طلاق و عوارض اجتماعی پس از آن نیز یکی دیگر از مواردیست که به تداوم خیانتهای مردان دامن می زند.
زنان و خانوادههایشان پس از اطلاع از خیانتهای مردان، ابتدا سیاستها وتدابیر ویژه ای برای برخورد با این مشکل اتخاذ می کنند؛ اما متاسفانه پس از مدتی وقتی ماجرا به مراحل حساستری نزدیک می شود، خانواده زن و اطرافیانش (که او را در آستانۀ طلاق می بینند) ناچار از ادامه مسیر خودداری می کنند و برای تسلای خاطر زن نگونبخت به او می گویند: " متاسفانه برخی از مردان به طور ذاتی هوسبازند و چاره ای برای مقابله با رفتارشان نیست" بدین ترتیب به بحرانی اجتماعی دامن میزنند که به سست شدن بنیان خانواده و تربیت نادرست فرزندان و رشد چنین مواردی در جامعه می انجامد. در حالیکه با بهره مندی از راهکارهای علمی و اجتماعی و برخورداری از مشاوره های مطلوب می توان به نتایج مناسبتری برای این مشکلات دست یافت.
عوامل و زمینههای بروز خیانت:
عوامل فراوانی را میتوان برای زمینههای بروز خیانت نام برد که در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میشود:
1- ضعف ایمان و عقیده: همانگونه که ایمان خاستگاه بسیاری از ارزشها و از جمله امانت داری است، ضعف ایمان و عقیده یا فقدان آن از عوامل بروز خیانت است. از این رو پیامبر(ص) فرمود: نشانه منافق سه چیز است؛ آنگاه که سخن میگوید دروغ میگوید و آن گاه که وعدهای میدهد خلف وعده میکند و آنگاه که امین شمرده میشود، خیانت میکند.[15]
2- غلبه هوی و هوس در دنیاپرستی: انسان که هوی وهوس و دنیاپرستی بر او غلبه میکند و تنها به منافع زودگذر دنیا میاندیشد، زمینه برای خیانت در او فراهم میشود؛ زیرا این دسته افراد به عواقب خیانت فکر نمیکنند و به فرموده قرآن با غلبه هوی و هوس، پردهای بر چشم و گوش و عقل آنها افکنده شده که نمیدانند چه میکنند. «آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی(بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پردهای افکنده است؟ با این حال چه کسی میتواند غیر از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکر نمیشوید؟ (جاثیه/ 23)
3- چیره شدن حرص و طمع بر انسان: انسان حریص نیز مرتکب خیانت میشود؛ هم در اموال دیگران خیانت میکند و هم در اشتغال به پُستی که شایسته آن نیست، حریص است و از این رو به جای تلاش و کوشش و غلبه بر هوی و هوس و کنترل حرص و طمع برای رسیدن به مقصود راه خیانت را در پیش میگیرد.
4- دلبستگی به مال و فرزند: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید و(نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید.(این کار، گناه بزرگی است)» (انفال/ 27) و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است. و پاداش عظیم (برای آنها که از عهده امتحان برآیند) نزد خدا است.(انفال/ 28)
«خیانت» در اصل به معنای خودداری از پرداخت حقی است که انسان پرداختن آن را تعهد کرده و آن ضد «امانت» است. امانت گرچه معمولاً به امانتهای مالی گفته میشود ولی در منطق قرآن مفهوم وسیعی دارد که تمام شئون زندگی اجتماعی و سیاسی و اخلاقی را در برمیگیرد. آب و خاک اسلام در دست مسلمانان امانت الهی است، فرزندان آنها امانت هستند، قرآن مجید و تعلیماتش امانت بزرگ پروردگار محسوب میشود ولی امانت در آیه فوق، همه را شامل میشود. عشق و علاقه به مال و فرزند و حفظ منافع شخصی گاهی در یک لحظه حساس چشم و گوش انسان را نسبت به حقایق میبندد و این در حقیقت خیانت آگاهانه است. چگونگی بدست آوردن اموال، چگونگی خرج کردن آنها، طرز نگهداری آن و میزان دلبستگی و علاقه به آن، همگی میدانهای آزمایش بشر است، بسیارند کسانیکه از نظر عبادات معمولی و تظاهر به دین و مذهب و حتی گاهی از نظر انجام مستحبات، بسیار سختگیر هستند و وفادارند، اما به هنگامی که پای یک مسئله مالی به میان میآید همه چیز کنار میرود و تمام قوانین الهی و مسائل انسانی و حق و عدالت، به دست فراموشی سپرده میشود. در مورد فرزندان نیز غالباً چنین است؛ دیده میشود کسانی که به ظاهر پای بند به امور دینیاند، به هنگامی که پای فرزندشان به میان میآید گویی پردهای بر افکارشان میافتد و همه این مسائل را فراموش میکنند، عشق به فرزند، سبب میشود که حرام را حلال و حلال را حرام میشمرند و برای تأمین آینده خیالی او تن به هر کاری بدهند و هر حقی را زیر پا بگذارند، باید خود را در این دو میدان بزرگ امتحان به خدا سپرد.[16]
نشانه شماره 1: بی تفاوتی و بی اهمیتی
چه چیزی بدتر از این اســت که همسـر شـما تقریبا در مـورد همه چیز نق بزند؟ به نظر می رسد بدتر این باشد که او دیگر توجه نکند که حتی شـما یک مـوجود زنده هستید. دیگر برای او فرقی نمیکند که شما کجا میروید و چه کار می کنید. اگر عقیده خود را مثلا" در مورداحساس خود و یا ظاهر او ابرازکنید با جوابی سرد مواجه خواهید شد.
نشانه شماره 2: افزایش مشغولیتها
او میگوید دیگر وقت انجام فعالیت های فوق برنامه را با شما ندارد با اینحال وقتی که "دوستش" با او تماس می گیرد همان لحظه حاضر و آمـاده شده و بـیرون می رود. او بسیار زیاد برای "کار" از خانه خارج می شود.
نشانه شماره 3: تغییر در زندگی جنسی
ایجاد تحـولات ناگهـانی، عـدم تمایل و سربازدن در رابطه جنسی.
نشانه شماره 4: افزایش استقلال و خودکامگی
یک نشانه مهم کج روی این است که او از نـهاد دو نـفره خـانواده جدا شده و به سمت خودمختاری پیش می رود. او دیگر نمی گوید "ما" می گویـد "من" بعلاوه کار خودش را انجام می دهد و تمایلی به مشورت در مورد اندیشه های آینده زندگی ندارد. او طوری رفتار میکند که به شما بفهماند دیگر نیازی به نگهداری شما ندارد.
نشانه شماره 5: افزایش آرایش و آراستگی
هـمانگونه که خود شما در ابتدای ارتباطتان سعی در نشان دادن محاسن خود به یکدیگر داشتید، اکـنون او نـیز بصورت ناگهانی اصرار در آرایش بیشتر و تغییر لباس و دگرگون کردن ظاهر خود برای فردی دیگر دارد.
نشانه شماره 6: ایجاد تغییرات در عادت ها
اگر او سرش جای دیگری گرم باشد ، بطور قطع متـوجه تـغییراتـی در انـجام عـادتها و کارهای روزمره اش خواهید شد. دیگر تمایلی به سینما رفتن وجود ندارد و صحبتی از شرکت در کلاسـهای آموزشـی نمی شـود. معمولا" مـردان دوسـت دارند با مـعشـوقه جدیدشان ملاقات کنند و این امر موجب غفلت و بازماندن از انجام مشغولیات گذشته می گردد.
نشانه شماره 7: ممانعت از پاسخگویی به سؤالات ساده
هشیار باشید در مورد دیر آمدن ها به خانه و ایـنکه او با غرولند در جواب سوال شما می گوید: " چرا می خوای بدونی کی از محل کارم خارج شدم؟". اگر او به سوالاتی که همیشه عادت داشـت داوطلبانه و با رقبـت پاسـخ دهـد ولی اکنـون با حالت تدافـعی و جبـهه گیرانه علاقه ای به جواب دادن آنها ندارد، بـدانید که او چـیزی ( یا کسی....) را از شما پنهان میکند.
نشانه شماره 8: دوستی با فردی جدید
یک از نشانه های شروع خیانت قرار گرفتن فردی جدید در سر راه اوست که ممکن است از طرف او "همکار" یا "دوست قدیمی" اطلاق شود. او از بیان جزئیات دوستی با فرد جدید خودداری کرده و سعی در پوشاندن آنها دارد.
نشانه شماره 9:افزایش پرخاشگری و ستیزه جویی
آن روزهای تفاهم و همدلی و رضایت که با هم داشتید به پایان رسیـده. اخیرا او با هر کار شما شروع به مشاجره و شکایت پـرداخـتـه و از هـر بـهـانـه ای بـرای نـزاع و تخریب شخصیت شما استفاده میکند. نق زدنها به او کمک می کند تا احساس گناه را از بین برده و یا حداقل کمترکند.
نشانه شماره 10: فاصله گرفتن و جدایی از خانواده
این واقعیت که او دیگر علاقه ای به رسیدگی امور خانواده ندارد و تمایلش را به برقراری رابطه با خـانـواده و دوسـتان شما از دسـت می دهد، می تواند دلیـل بر پشیمانی و ندامت ناشی از خیانت باشد. او ممکن است بخاطر خیانـتش احسـاس گنـاه کـرده وروبرو شدن با دوستان یا خانواده شما او را به یاد گناهانش بیندازد.بنابراین هرچقدر او در صداقت و درستی قوطه ورتر شود، بهمان اندازه مجبور بتحمل عذاب وجدان کمتری خواهد شد.
آثار و پیامدهای خیانت:
خیانت در همه ابعادش ناپسند بوده و دارای عواقب و آثاری است که به مهمترین آنها اشاره میشود:
1- خشم خدا: «گمان کردید ممکن است پیامبر به شما خیانت کند؟ در حالی که ممکن نیست هیچ پیامبری خیانت کند! و هر کس خیانت کند، روز رستاخیر، آنچه را در آن خیانت کرده، با خود (به صحنه محشر) میآورد سپس به هر کس آنچه را فراهم کرده (و انجام داده است)، به طور کامل داده میشود و (به همین دلیل) به آنها ستم نخواهد شد (چرا که محصول اعمال خود را خواهید دید).»(آل عمران/ 161)
با توجه به آیه فوق، عمل خیانت، خیانت است و مقدار آن مهم نیست. قیامت صحنهای است که نیکان حسنات خود را میآورند و خائنین خیانتهای خود را به همراه دارند. خداوند عادل است، هم جزا را کامل میدهد و هم ذرهای افراط نمیکند.[17]لذا خیانتکاری، زمینه ساز خشم، غضب و عقوبت الهی است.
2- سستی ایمان و دینداری: همانطوریکه یکی از فواید امانتداری تحکیم پایههای ایمان و گسترش دینداری است، در مقابل، خیانت موجب سستی ایمان و دینداری است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: از خیانت دوری کنید چرا که خیانت آدمی را از اسلام دور میکند.[18]
3- زوال اعتماد اجتماعی: یکی دیگر از آثار خیانت، از بین رفتن اعتماد اجتماعی است. امام صادق(ع) به عبدالرحمن فرمود: بر تو باد به راستگویی و اداء امانت تا شریک مال مردم شوی، این چنین. هنگامی که این سخن را میگفت انگشتان خود را به هم جمع کرده بود و به من نشان داد یعنی مانند این انگشتان.[19]
4- از بین رفتن رفاه و آرامش عمومی: بدیهی است که آسایش خاطر و رفاه عمومی در گسترش «امنیت» است، ناامنی و آشفتگی مرگباری که بواسطه شیوع «خیانت» در محیط جامعهای حکمفرما میشود، به منزله ترور شدن فرشته عدالت و نابودی اساس تشکیلات و موجودیت آن ملت است؛ آری آنجا که امنیت، آزادی و برادری و انسانیت وجود ندارد، خیانت منحصر به امور خاصی نیست، بلکه معنای وسیعی در بردارد و کلیه اعمال انسانی را شامل میشود؛ هر گفتار و کرداری، دارای حد مشخص و دقیقی است که اندکی انحراف و تخطی از آن موجب میشود انسان از «مرز امانت» عبور کرده و در «جاده خیانت» و نادرستی قدم بگذارد.
5- از بین رفتن آرامش روح و فکر: هنگامیکه امانت در یک جامعه یا در یک خانواده حکمفرما شود، مایه آرامش فکر و روح آنها است؛ زیرا در صورت احتمال خیانت همه از هم وحشت دارند و دائماً از این نگرانند که خیانتی نسبت به آنها صورت نگیرد و مال یا جان یا ناموس یا مقامشان به خطر نیفتد و به یقین ادامه چنین زندگی که افراد از یکدیگر بترسند، ناگوار و دردناک است و چه بسا موجب بیماریهای جسمی و روحی فراوانی شود.
6- محرومیت از محبت خدا: «هر گاه با ظهور نشانههایی از خیانت گروهی بیم داشته باشی(که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است. زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد.(انفال/ 58) با توجه به آیه فوق، خیانت موجب محرومیت از محبت الهی است.
7- رسوایی و شرم انسان: «و از آنها که به خود خیانت کردند، دفاع مکن! زیرا خداوند، افراد خیانت پیشه گنهکار را دوست ندارد. آنها زشتکاری خود را از مردم پنهان میدارند اما از خدا پنهان نمیدارند و هنگامیکه در مجالس شبانه، سخنانی که خدا راضی نبود، میگفتند، خدا با آنها بود. خدا به آنچه انجام میدهند احاطه دارد.» (نساء/ 108-107) آیه فوق خائنان را مورد سرزنش قرار داده، میگوید: آنها شرم دارند که باطن اعمالشان برای مردم روشن شود ولی از خدا، شرم ندارند. خداوندی که همه جا با آنان است و بر اعمال آنان احاطه دارد.[20]
تأثیرات و پیامدهای فیزیولوژیک:
بیشک ما در این گونه مواقع دچار تغییرات فیزیولوژیکی خاصی در سیستم اعصاب مرکزی و نیز فعالیتهای شناختی خود میشویم. حق دارید شما تحت تأثیر ترشح هورمون آدرنالین و سایر هورمونهای تنش وابسته به درون اعصاب مرکزی بدنتان، به شدت برانگیخته میشوید و احساس میکنید شاید دائماً نشانههایی از خیانت و کجروی در رفتار شوهرتان بروز کند.
تأثیرات و پیامدهای روانشناختی:
براساس تحقیقات روانشناختی همسری که در زندگی زناشوییاش به او خیانت شده، دچار 9 نوع ضایعه احساس فقدان میشود که همه آن موارد پیرامون از دست دادن شریک زندگی دور میزند و آن ضایعه «از دست دادن خویش» است. شاید تشخیص این نوع فقدان که به اشکال مختلفی رخ میدهد، برای شما دشوار باشد، زیرا هیچ کدام آشکار و هویدا نیستند!
خیانت در قرآن:
خداوند متعال یک سلسله قوانین و مقرراتی را که برای بندگان وضع نموده، به عنوان «امانت» از آنها نام برده و از هرگونه خیانتی نسبت به آن به شدت نهی کرده است که در اینجا به مواردی اشاره میشود:
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«اما اگر بخواهند با تو خیانت کنند، (تازگی ندارد) آنها پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردند و خداوند (شما را) بر آنها پیروز کرد خداوند دانا و حکیم است». (انفال/ 71)
از این آیه استفاده میشود که دشمنان، سابقه خیانت دارند و خیانت آنان، سبب اسارت و تحت سیطره قرار گرفتن آنان است.[6]
در آیهای دیگر میفرماید:
«او چشمهایی را که به خیانت میگردد و آنچه را سینهها پنهان میدارند، میداند»(غافر/19)
خیانت در روایات:
با مراجعه به منابع دینی و روایی می توان تفسیر مناسبی از صفت خیانت ارائه کرد. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود:
کسیکه امانت را رعایت نمیکند، ایمان ندارد.[10]
امام علی(ع) در مورد آثار مهم دنیوی امانت و خیانت فرمود:
امانت رزق و روزی میآورد و خیانت مایه فقر است.[11]
در حدیثی دیگر میفرماید:
بدترین مردم کسی است که به امانت داری ایمان ندارد و از خیانت نمیپرهیزد.[12] از خیانت بر حذر باش؛ زیرا بدترین گناه است و شخص خائن، به جرم خیانتش معذب خواهد بود.[13]
و نیز میفرماید:
خیانت دلیل بر کمی پرهیزگاری و بیدینی است.[14]
راه پیشگیری از خیانت:
برای پیشگیری از وقوع خیانت توسط افراد جامعه باید به امور ذیل توجه کرد:
1- تقویت پایههای ایمان: تقویت پایههای ایمان از طریق شناخت خدا و توکل و اعتماد بر او و اطمینان به وعدههای تخلف ناپذیر او زمینه را برای وصول به مواهب زندگی از راه مشروع فراهم میکند.
2- تأمین نیازهای معقول و مشروع: یکی از عواملی که فرد را به خیانت میکشاند، نیازمندی است و اگر مدیران و مسئولان به نیازهای معقول و مشروع کسانی که تحت مدیریت آنان هستند توجه کنند و آن را برآورده سازند، زمینه خیانت در افراد از بین میرود.
3- توجه به عواقب شوم خیانت در دنیا و آخرت: انسانی که بداند خیانت موجب رسوایی در دنیا و سرافکندگی در برابر خلق و خالق و گرفتار شدن به محرومیتهای ناشی از رسوایی و سرافکندگی و در نتیجه گرفتار فقر میشود، هر گر به آن مبتلا نمیشود و همچنین انسانی که بداند در آخرت گرفتار عذاب الهی خواهد از خیانت میگریزد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: چهار چیز است که اگر یکی از آنها در خانهای وارد شود ویران گردد و هرگز برکت الهی آن را آباد نخواهد کرد؛ خیانت، سرقت، شرب خمر و زنا.[21]
4- اصلاحات اجتماعی: توجه به نقش جامعه و ایجاد بسترهای مناسب و زدودن عوامل زمینه ساز خیانت در جامعه نیز می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از وقوع خیانت داشته باشد.
5- تقویت بنیانهای فکری و فرهنگی: اساسا گسترش کارهای فرهنگی در جامعه و استحکام بخشیدن به بنیان های فکری افراد جامعه زمینه وقوع و گسترش خیانت را در مقیاس اجتماعی از بین خواهد برد و این وظیفه به دوش مسئولین و دست اندرکاران اجتماع است.
نکاتی کاربردی برای اجتناب از خیانت به همسر
1- ارادهی خود را دستکم نگیرید:
احتمالا این نکته برای خوانندگان، از تمام نکات دیگر کمتر "کاربردی" به نظر برسد ولی خوب است بدانیم که ما بهعنوان انسان، گوهری ارزشمند به نام "اختیار" و "اراده" در دست داریم که با اتکا کردن به آن میتوانیم بر مشکلات عظیمی فائق شویم. کسی که نمیتواند جلوی وسوسه را بگیرد، در واقع در نبرد اراده شکست خورده است. پس حتی در زمانهایی که وسوسهی به خصوصی در پیش روی ما نیست، میتوانیم با انجام تمرینهای متنوع (مانند روزه گرفتن و یا کار و مسئولیتتراشیدن برای خود) ارادهی خود را تقویت کنیم تا هنگامی که در لحظهای حساس مجبور شدیم به ارادهی خود اتکا کنیم، ورزیده و آماده باشیم.
2- از عامل انحراف اجتناب کنید:
دوری از عامل فساد شاید کاربردیترین راهکار باشد ولیکن در بعضی اوقات اهمیت آن نادیده گرفته میشود. یادمان باشد که تا نفر دیگری در کار نباشد، خبری هم از خیانت نخواهد بود. پس هرگاه تصور کردیم که ممکن است فرد به خصوصی عامل فساد شود، بهترین کار این است که آن فرد را از خود دور کنیم. شاید خانمهای عزیز با این مفهوم آشناتر باشند.
متخصصین تغزیه میگویند که در هنگام رژیم گرفتن، یک اقدام کاربردی برای موفقیت، دوری از مکانها و فضاهایی است که در آن غذاهای لذیذ وجود دارد. خیانت هم همینگونه است. اگر کسی وجود دارد که احساس میکنید جذاب و "خطرناک" است، از او دوری کنید! یادمان باشد که در این دوری اشکالی ندارد اگر سرسخت و بیرحم باشیم. چرا که عذر ما موجه است و ما هدفی مهمتر -یعنی پاکدامنی- داریم.
3- یاد عواقب بلند مدت بیافتید:
خیانتکاران در بسیار از مواقع خود را فریب میدهند و با خود میگویند "فقط یکبار این کار را خواهم کرد" و یا "این آخرین دفعه است". ولی متاسفانه معمولا اینگونه نیست. ولی یادتان باشد که به قول معروف تخممرغدزد، عاقبت شتر دزد هم میشود.
اصلا فکر نکنید که میتوانید خود را کنترل کنید و یا موضوع از دستتان در نخواهد رفت. این فکر، سم است. اگر یکبار پایتان بلغزد، تا آخر خواهد لغزید. عواقب خیانت هم چیزی نیست که بتوان از آن چشمپوشی کرد. یادتان باشد که دل عزیزترین نزدیکانتان (نه فقط همسر، بلکه فرزندان و یا پدر و مادر و خانواده و بستگان و همهی کسانی که به شما و خانوادهی شما احترام میگذارند) را خواهید شکست. شاید بتوانید یکبار یا دو بار لذت ببرید، ولی در آخر چوب این خطا را خواهید خورد.
4- از دوستان کمک بگیرید:
گرچه این راهکار نیاز به یک دوست دارد؛ ولی اگر در زندگی خود کسی را دارید که میتواند شما را در نبرد علیه شیطان حمایت کند، از او کمک بخواهید. اگر کسی هست که حرفهایتان را گوش دهد، و شما را به سمت نیکی و پاکی هدایت کند، کمک گرفتن از او در لحظههای حساس، میتواند راه خوبی برای دوری از این خطای عظیم باشد. نگران آبروی خود نباشید. باور کنید که اگر مرتکب این گناه بزرگ شوید، خیلی بدتر از آن است که آبروی شما پیش دوستتان در درخواست کمک برای نجات دادن خودتان و رابطهی زناشوییتان ریخته شود. اگر لازم است هر روز یا هر هفته یا هر موقع که وسوسه شدید با این فرد تماس بگیرید و بگذارید عقل شما را بر سر جایش بیاورد. اگر دوست خوبی برای شما باشد، قطعا شما را کمک خواهد کرد.
5- با همسر خود صحبت کنید:
این راهحل، بسیار دشوار است و نباید به کار گرفته شود: مگر این که راه دیگری برایتان نمانده باشد. ولی اگر در خود و همسر خود این قابلیت را میبینید، و پای خود را در لبهی پرتگاه وسوسه ضعیف و شکننده مییابید، شاید وقتش باشد که تا دیر نشده است فکر چاره کنید. درست است که امکان دارد با این حرفها همسر خود را نگران و ناراحت کنید و یا او را بترسانید، ولی اگر عاشق شما باشد، به جای انگشت اتهام، دست یاری به سمت شما دراز خواهد کرد. یادتان باشد، از این روش فقط و فقط هنگام پاکی میتوان استفاده کرد – و نه بعد از این که کار از کار گذشته است. دیگر آنموقع فایدهای ندارد.
اگر فکر میکنید که کسی دارد شما را وسوسه میکند و یا همسرتان برای شما جذابیتهای کافی را ندارد، با ملایمت و لطافت به او بگویید تا شما را در مبارزه علیه شیطان کمک کند.
قطعا یک زن یا شوهر خوب سعی میکند عیبهای خود را متوجه شود، و برای این که خانواده و رابطهاش با شما را استوار نگه دارد، تلاش کافی را خواهد کرد.
6- کار زشت خود را توجیه نکنید:
این کار در میان خیانتکاران بسیار متداول است. در بسیاری از موارد، کسانی که خیانت میکنند، سعی میکنند با بهانههایی مانند این که "همسر من دیگر به من توجه نمیکند" یا حتی "همسر من اول به من خیانت کرد" کار ناپاک خودشان را توجیه کنند. کلاهتان را قاضی کنید. اصلا مهم نیست که همسرتان چه کار کرده است، مهم این است که نمیتوانید گناه خیانت خود را با این سفسطهها بشویید. اگر در آستانهی این کار ناپاک قرار دارید، به خود یادآوری کنید که هر چه قدر هم این کار "حق شما" به نظر برسد، در واقع حق شما نیست. خیانت غلط است. مهم نیست در چه موقعیتی قرار دارید. اگر مشکلتان جدی است، موضوع را قانونی و شرعی پیش بگیرید.
7- خدا را فراموش نکنید:
کسی که خدا را حاضر و ناظر ببیند چهگونه میتواند این گناه عظیم را انجام دهد؟ در نقاط بحرانی، خدا دست کسانی که از او کمک بخواهند را خواهد گرفت. او مهربان و دلسوز است. مطمئن باشید که اگر به او توکل کنید و با او معامله کنید، شکست نخواهید خورد. وقتی وارد عقد مقدس ازدواج شدید، خدا ناظر بود. اکنون هم که آن عقد مقدس به خطر افتاده است، او در حال مشاهده است. بر شیطان لعنت بفرستید و با نماز و نیایش به دامن خدا پناه ببرید. یک لذت کوتاه مادی، به عمری ذلت و عذاب نمیارزد. میتوانید برای این که خدا در ذهنمان باشد، به کارهایی مانند قرآن خواندن هر شب، وضو داشتن در طول روز، و یا نذر برای دوری از گناه روی آورید.
امکان دارد هر کسی وسوسه شود. امکان دارد هر کسی در لحظهای بحرانی در جنگ با پلیدی و کثیفی قرار بگیرد. امکان دارد هر کسی احساس ضعف بکند. ولی، آنچه مهم است این است که یادمان باشد: اگر در این نبرد پیروز نشویم، هم به خود، هم به همسر خود، هم به خدای خود، هم به نزدیکان خود، و هم به جامعهی خود خیانت کردهایم.
منابع و مآخذ
[1] . قرآن کریم میفرماید: (... وجعل بینکم مودة ورحمة).
[2] . ر. ک: بحار الانوار: ج 76 ص 102.
[3] . رابطه خیانت با فقدان غیرت میتواند موضوع پژوهشهای میدانی قرار گیرد و همبستگی آنها بررسی گردد.
[4] . ر. ک: کافى : ج 5، ص 536، ح 6؛ مشکاة الانوار : ص 417، المحاسن : ج 1 ، ص 115 ، ح 116؛ بحارالأنوار: ج 79، ص 115، ح7.
[5] . ر. ک: بحارالانوار: ج 79 ص 116.
[6] . ر. ک: نهج البلاغه: نامه 31.
[7] . ر. ک: کافی: ج 5 ص 553 ح 1، من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 14 ح 19.
منبع : همشهری مثبت
news.police.ir