نمایشگر دسته ای مطالب
روش عملی انتخاب رشته سراسری
روش عملی انتخاب رشته سراسری
روش عملی انتخاب رشته سراسری
مجموعه رشته های انتخابی خود را به سه گروه تقسیم کنید:
گروه اول : رشته های ایده آل (حدود بیشت رشته)
گروه دوم : رشته های متعادل (حدود شصت رشته)
گروه سوم : کف قابل قبول (حدود بیست رشته)
قبل از توضیح درباره ی هر گروه از رشته ها، توجه کنید که معنی این اصطلاحات برای داطلبان گوناگون فرق می کند. آنچه برای یک داوطلب در ردیف رشته های متعادل است، برای دیگری کف قابل قبول محسوب می شود و ممکن است برای داوطلب دیگر ایده آل باشد. بنابراین هر داوطلبی باید رشته های ایده آل، متعادل و کف قابل قبول مخصوص به خود را تعیین کند.
رشته ایده آل
رشته های انتخابی خود را با رشته های ایده آلتان آغاز کنید و چندان به رتبه ای که در کنکور می آورید توجه نداشته باشید. به عنوان مثال اگر یک داوطلب رشته ی تجربی رتبه ی شش هزار کسب کرده باشد با توجه به ظرفیت رشته پزشکی نمی تواند در رشته پزشکی قبول شود ولی اگر به این رشته خیلی علاقه مند است می تواند از میان رشته های پزشکی دانشگاه های مختلف چهار یا پنج مورد را در صدر انتخابهای خود بگنجاند.
نوشتن رشته ای که در آن قبول نمی شویم چه فایده دارد؟
ممکن است این سوال به نظر شما هم رسیده باشد. واقعا چه فایده ای دارد که رشته ای را بنویسیم که مطمئن هستم در آن رشته پذیرفته نمی شویم؟ این سوال دو پاسخ دارد: اولا وقتی تمام رشته ای انتخابی خود را نوشتید، آنها را بشمارید. به احتمال زیاد هنوز مجموع رشته های انتخابی شما از صد تا خیلی کمتر است. یعنی شما هم نظیر بسیاری از داوطلبان در انتهای لیست انتخاب رشته خود تعدادی جای خالی خواهید داشت. خوب آیا اشکالی دارد که تعداد این جاهای خالی در انتهای جدول انتخاب رشته کمتر باشد؟ آیا به این ترتیب چیزی از دست خواهید داد؟ معلوم است که نه.
بنابراین اگر چند رشته ایده آل را در صدر انتخابهایتان بنویسید ولی از انتخابهای اصلی و کف قابل قبول شما چیزی حذف نشود هیچ اشکالی به وجود نخواهد آمد و شانس شما اصلا کم نخواهد شد.
ثانیا: اگر تصمیم بگیرید اولین رشته خود را طوری انتخاب کنید که در آن شانس قبولی داشته باشید شاید بعضی رشته های دلخواه خود را از دست بدهید. ممکن است خود را دست کم بگیرید و از برخی رشته ها که در آنها شانس قبولی هم دارید صرف نظر کنید. خوب فکر کنید.
آیا واقعا می شود نقطه ای را که از آنجا شانس واقعی شما آغاز می شود مشخص کرد؟ حتی اگر اطلاعات شما دقیق هم باشد باز هم مربوط به سال گذشته است وممکن است امسال نمره ها و رتبه های قبولی رشته های مختلف تغییر کند. بنابراین حالا که تعداد انتخابهای شما زیاد است بهتر آن است که حدود بیست رشته اول ر ااز میان رشته های ایده آل خود برگزینید، حتی اگر شانس قبولی شما در آن رشته صفر باشد.
مطمئن باشید کامپیوتر سازمان سنجش به شما نخواهد خندید و شما چیزی را از دست نخواهید داد. ولی آنچه به دست می آورید (به جای فکر کردن به شانس قبولی) توجه به ارجحیت ها و علایق تان است.
رشته های متعادل
بیشترین حجم رشته های انتخابی شما را رشته های متعادل تشکیل می دهند. تقریبا شصت انتخاب خود را به صورت واقع بینانه از رشته هایی انتخاب کنید که با در نظر گرفتن وضع آموزشی شما متعادل به شمار می آیند.
البته ممکن است وضعیت آموزشی شما خیلی خوب باشد و مثلاً در کنکور رتبه سه رقمی به دست آورید در این صورت رشته های ایده آل و رشته های متعادل برای شما فرقی نخواهند داشت. اما اگر داوطلبی دارای رتبه چهار هزار یا پنج هزار باشد تعیین انتخابهای ایده آل او کمی دشوار است. رشته ها را به ترتیب « ترجیح فردی » خود پشت سر هم بنویسید. سپس انگشت خود را روی هر یک از انتخابها بگذارید و آن را با تمام انتخابهای بعدی مقایسه کنید و این سوالها را از خودتان بپرسید:
· آیا این رشته را به همه انتخابهای بعد ترجیح می دهم؟
· اگر در این رشته قبول شدم بعدا پشیمان نخواهم شد؟
· و نمی گویم کاش یکی از بعدی ها را زودتر می نوشتم؟
بدیهی است برای آنکه کارتان دقیق باشد باید بارها و بارها ترتیب رشته ها را موشکافانه بررسی کنید و ترتیب آنها را تغییر بدهید تا به بهترین آرایش و نظم ممکن در میان انتخابهای خود برسید.
تاکید مجدد
معیار اصلی در ترتیب و توالی رشته ها فقط ترجیح فردی خود شماست. با دیگران مشورت کنید، از امکان شغلی و درآمد رشته ها بپرسید. از امکان ادامه تحصیل و بازار کار بپرسید. نظر خانواده و دوستان و معلمین و آشنایان خود را هم حتماً جویا شوید ولی به یک چیز اصلا کار نداشته باشید و آن هم این است : « شانس قبولی من در کدام رشته بیشتر است؟ »
مبادا رشته ای را که ترجیح نمی دهید فقط به خاطر اینکه آن رشته به نمره بالاتر و رتبه بیشتری نیاز دارد در انتخابهای بالاتر خود بنویسید.
رشته ای را بالاتر بنویسید که آن رشته برای شما مناسب تر است به رتبه مورد نیاز آن رشته اصلا کاری نداشته باشید.
کف قابل قبول را چگونه تعیین کنیم؟
این یک موضوع کاملا شخصی است البته خوب است در این مورد با اولیاء و مشاوران مورد اطمینان خود نیز مشورت کنید. این سوال را از خودتان بپرسید:
آخرین رشته هایی که ترجیح می دهم در آنها قبول بشوم و یک سال پشت کنکور نمانم کدام است؟
این سوال حساسی است. زیرا مثلاً ممکن است یک داوطلب رشته ریاضی به سادگی رشته های کارشناسی فیزیک و ریاضی یا آمار یا اقتصاد نظری را کنار بگذارد و بگوید من حتماً باید در رشته های مهندسی پذیرفته شوم ولی بعد از اعلام نتایج از اینکه تصمیم بلند پروازانه گرفته است پشیمان شود. از سوی دیگر ممکن است داوطلبی رشته های کاردانی را هم انتخاب کند ولی پس از قبولی ناراضی باشد و با اکراه سر کلاس درس حاضر شود و تمایلی برای درس خواندن نداشته باشد.
« کف قابل قبول »
این یک اصطلاح ویژه است. حدود بیست رشته پایانی خود را در حد « کف قابل قبولی » تعیین کنید. بدیهی است « کف قابل قبول » برای داوطلبان مختلف متفاوت است. یک داوطلب رشته ریاضی را در نظر بگیرید که معدل 5/19 دارد و امسال دانش آموز دوره پیش دانشگاهی شهر تهران بوده است و در کنکور رتبه 300 به دست آورده است. کف قابل قبول این داوطلب ممکن است در حد رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه های شهر تهران باشد و مثلاً رشته های مهندسی مواد، معدن و شیمی را هم انتخاب نکند و جز دانشگاه های تهران به سراغ دانشگاه های دیگر هم نرود.
پس برای تعیین کف قابل قبول خود خوب فکر کنید. شاید حساس ترین قسمت انتخاب رشته همین تعیین کف قابل قبول باشد. کف قابل قبول شما کدام است؟
- رشته های کارشناسی در شهرستانهای دیگر؟
- رشته های شبانه؟
- رشته های پیام نور؟
- رشته های کاردانی؟
تصمیمی بگیرید که یک سال بعد و چند سال بعد هم از آن نارضایتی نباشید.
انتخاب رشته سراسری 5
یک ماتریس ساده
1. تععیین شهر اصلی
ابتدا اصلی ترین شهر را که می خواهید در آن انتخاب رشته کنید در ستون اول جدول بنویسید.
مثال 1 برای تهرانی ها
برای داوطلبان تهرانی قاعدتا اصلی ترین شهر، تهران است زیرا در این انتخاب چند عامل دیگر را تقویت می کنند: محل سکونت خانواده، تعداد دانشگاه ها و اعتبار و امکانات آموزشی آنها.
مثال 2 برای ساکنین شهرهای بزرگ
در شهرهای بزرگ که در آنها مراکز معتبر دانشگاهی وجود دارند ممکن است داوطلب به سه روش شهر اصلی خود را در نظر بگیرد:
الف. شهر خود را به عنوان شهر اصلی در نظر بگیرید
ب. تهران را در اولویت اصلی قرار دهید.
پ. تهران و شهر خود را در یک درجه از اهمیت قرار دهید. شهر خود را به دلیل اهمیت بومی بودن و تهران را به دلایل تعدد و اعتبار دانشگاه های آن.
اخطار: قبل از انتخاب شهر اصلی، به امکان سکونت خود در آن و رضایت خانواده توجه کنید.
2. تعیین رشته مورد علاقه
در ستون دومی، نام رشته های مورد علاقه خود را به ترتیب ارجحیت بنویسید. در اینجا به نام دانشگاه ها و شهرستان ها کاری نداریم و فقط می خواهیم بدانیم رشته های مورد علاقه شما کدام است؟
3. تعیین دانشگاه ها به ترتیب ارجحیت
در ستون دوم نام دانشگاه های مورد نظر خود را به ترتیب اولویت بنویسید. این قسمت بیشتر در مورد شهر تهران کاربرد دارد. زیرا در تهران دانشگاه های متعددی وجود دارند و خوب است هر داوطلب اولویت دانشگاه ها را از نظر خودش مشخص کند.
شهر اصلی | رشته های مورد علاقه | دانشگاه ها | سایر شهر ها | رشته های کف |
| | | | |
4. سایر شهرستان ها
هنگام نوشتن انتخابهای خود، اولویت را به « رشته » بدهید و هر یک از رشته ها را در تمام دانشگاه ها شهر (یا شهرهای اصلی) خود بنویسید. پس از آنکه نام تمام رشته های مورد علاق هخود را نوشتید و این قسمت از فهرست تمام شد می توانید همین رشته ها را در سایر شهرستان ها انتخاب کنید. انتخاب شهر های دیگر مشروط به رضایت خانواده شماست. ضروری است قبلا تمام مسائل مربوط به شهرستان رفتن را دقیقا بررسی کنید. در ستون چهارم نام شهرهای دیگر را (اولویت های آخر شما) بنویسید.
5. رشته های « کف قابل قبول »
در پنجمین و آخرین ستون، رشته های کف قابل قبول خود را بنویسید. اگر شما داوطلب متوسطی هستید و رتبه شما در حدود هفت هزار یا هشت هزار است رشته های پیام نور، غیر انتفاعی تربیت معلم و کاردانی ها را در ستون پنجم بنویسید.
تنظیم لیست نهایی انتخاب رشته
پس از تکمیل ستون ها می توانید به یکی از سه روش زیر رشته محل ها را انتخاب کنید.
روش اول:
1. اولین رشته مورد علاقه تان را در همه دانشگاه های شهر اصلی انتخاب کنید ولی قبل از آن که به سراغ رشته دوم بروید همان رشته را در سایر شهرها نیز ادامه بدهید و فقط پس از آنکه رشته اول را در تمام شهرهای مورد نظر نوشتید به سراغ رشته دوم بروید و آن رشته را نیز در تمام شهرها بنویسید.
2. توجه: ما با این روش چندان موافق نیستیم. البته دیده شده برخی علاقه مندان افراطی رشته های خاص نظیر پزشکی، حقوق و عمران به این ترتیب عمل می کنند. آنها می گویند من می خواهم در رشته عمران قبول بشوم و اصلا برایم مهم نیست که به کجای کشور بروم. این افراد به دلیل علاقه بیشتر از حد به رشته دلخواه خود از امتیاز سکونت در شهر خود و زندگی با خانواده می گذرند و به اعتبار رشته ها، به مشکلات سکونت در شهرهای دورتر توجه نمی کنند.
روش دوم:
اولین رشته را در تمام دانشگاه های شهر اصلی انتخاب کنید و سپس رشته دوم را در شهر اصلی انتخاب نمائید و سپس رشته دوم را در شهر اصلی بنویسد و پس از اینکه چند رشته را در شهر اصلی خود نوشتید به سراغ شهرهای دیگر بروید. و نام رشته ها را به ترتیب در شهرهای دیگر بنویسید.
روش سوم:
اولین رشته را فقط در بعضی دانشگاه های شهر اصلی خود بنویسید. مثلاً ممکن است یک داوطلب رشته ریاضی رشته اول خود را در دو دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران بنویسید. سپس رشته های دوم و سوم و چهارم خود را هم در این دو دانشگاه بنویسد. سپس همین رشته را در سایر دانشگاه های شهر تهران بنویسید و آنگاه به سراغ شهرهای دیگر برود.
ما روش دوم را پیشنهاد می کنیم .زیرا فکر می کنیم در بین سه فاکتور شهر و رشته و دانشگا هاولویت نخست با « شهر » و اولویت بعدی با « رشته » است.